اینستاگرام یکی از شاخصترین شبکههای اجتماعی در جهان است که طی دهه گذشته تحت چتر متا (فیسبوک سابق) به موفقیتهای چشمگیری دستیافت. اما اخیراً کوین سیستروم، همبنیانگذار اینستاگرام، پرده از واقعیتی برداشت که شاید کمتر کسی انتظار آن را داشت: رقابت درونی میان محصولات کلیدی متا باعث بروز تنشها و محدودیتهایی شده است که بر عملکرد اینستاگرام تأثیرگذاشتهاند.
کشمکشهای داخلی پس از تصاحب اینستاگرام
در سال ۲۰۱۲، فیسبوک به سرپرستی مارک زاکربرگ اینستاگرام را خریداری کرد. این تصاحب به ظاهر فرصتی طلایی برای تقویت موقعیت اینستاگرام بود. اما کوین سیستروم در دادگاه علیه متا اشاره کرد که زاکربرگ منابع لازم برای رشد اینستاگرام را عمداً محدود میکرد تا از کاهش تعامل کاربران در فیسبوک جلوگیری کند. سیستروم گفت: «زاکربرگ ما را بیشتر بهعنوان تهدیدی برای فیسبوک میدید تا یک دارایی ارزشمند برای متا.»
«مارک نمیخواست رشد اینستاگرام به قیمت کاهش محبوبیت فیسبوک تمام شود.»
– کوین سیستروم
یکپارچگی که به رقابت تبدیل شد
یکی از نقاط کلیدی تنش، مربوط به یکپارچگی ویژگیهایی مانند نوتیفیکیشنها و امکان پستگذاری همزمان در فیسبوک و اینستاگرام بود. بنا بر اسناد داخلی، این قابلیتها در ابتدا باعث رشد هر دو پلتفرم شد، اما زاکربرگ بعدها این همکاریها را متوقف کرد. به گفته سیستروم، دلیل این اقدام جلوگیری از پیشیگرفتن اینستاگرام در عملکرد و محبوبیت نسبت به فیسبوک بود.
تخصیص ناعادلانه منابع
یکی از موضوعات مطرحشده در دادگاه، نحوه توزیع منابع میان فیسبوک و اینستاگرام بود. به گفته سیستروم، زمانی که تمرکز فیسبوک بهسمت ویدئو تغییر کرد، صدها نفر از نیروها و منابع به این بخش اختصاص یافتند، اما اینستاگرام از این منابع برخوردار نشد. حتی پس از رسوایی کمبریج آنالیتیکا، بودجههای کلان برای حفاظت از دادهها به فیسبوک اختصاص یافت و اینستاگرام تحت فشار باقی ماند.
خروج همبنیانگذاران از اینستاگرام
در نهایت، در سال ۲۰۱۸، کوین سیستروم و مایک کریگر، به دلیل افزایش دخالتهای زاکربرگ در امور داخلی اینستاگرام، تصمیم به ترک شرکت گرفتند. خروج آنها که به نشانه اعتراض صورت گرفت، نشاندهنده عمق اختلاف بین مؤسسان اینستاگرام و رهبر متا بود. خروج این دو شخصیت تأثیرگذار نشاندهنده چالشهای مدیریتی بزرگ در متا است که تاکنون بارها خبرساز شده است.
تحلیل کارشناسی: اشتباه راهبردی یا استراتژی بلندمدت؟
تحلیلگران بر این باورند که جلوگیری از رشد اینستاگرام در مقاطع خاص، ممکن است تاکتیکی کوتاهمدت برای حفظ جاذبه فیسبوک بوده باشد. اما در بلندمدت، این سیاست نه تنها باعث از دست دادن اعتماد تیم اجرایی اینستاگرام شد، بلکه میتواند به کاهش نوآوری و ایجاد رقابتهای درونی مخرب میان محصولات شرکت منجر شود. مدیرانی که تحت فشار محدودیتهای داخلی فعالیت میکنند، معمولاً کمتر به نوآوری گرایش دارند و بیشتر تمرکز خود را روی برآوردهکردن اهداف کوتاهمدت میگذارند.
نگاهی به آینده متا
متا و زاکربرگ اکنون در مرحلهای هستند که نیاز به استراتژیهای مدیریتی شفافتر و عادلانهتر دارند. با بزرگتر شدن اکوسیستم این شرکت، حفظ هماهنگی میان تیمها و پلتفرمهای مختلف اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. سوال اینجاست که آیا متا میتواند با بازنگری در رویکردهای گذشته، چالشهای پیشرو را مدیریت کند و موقعیت جهانی خود را تقویت کند؟ آینده این شرکت به میزان انعطافپذیری آن در برابر تغییرات وابسته است.
نتیجهگیری نهایی
پرونده متا و تنشهای درونی آن، نشاندهنده چالشهای مدیریتی موجود در شرکتهای بزرگ فناوری است. رقابت داخلی و نبود توزیع منابع بهینه میتواند حتی موفقترین محصولات را با بحران مواجه کند. آیا متا میتواند با اتکا به تجربیات گذشته، سیاستهایی نوین را اتخاذ کرده و هماهنگی بیشتری بین پلتفرمهای خود ایجاد کند؟
نظر شما درباره این مسئله چیست؟ آیا استراتژی متا را بهعنوان یک اقدام هوشمندانه ارزیابی میکنید یا آن را اشتباه مدیریتی میدانید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه ها