در سالهای اخیر، ایران شاهد تلاشهای گستردهای برای هوشمندسازی خدمات عمومی بوده است. این مسیر با راهاندازی سامانهها و پلتفرمهای دیجیتال جدید همراه بوده که هدف آنها سادهتر کردن زندگی شهروندان است. با این حال، بسیاری از ایرانیان هنوز با مشکلاتی از جمله فیلترینگ اینترنت، تعدد سامانهها و گرههای ساختاری روبهرو هستند که موجب پیچیدگیها و عدم اعتماد به خدمات دیجیتال شده است. این مقاله به بررسی عمیق این موضوع و ارائه راهکارهای اساسی برای بهبود وضعیت میپردازد.
چالشهای موجود در مسیر هوشمندسازی
یکی از بزرگترین موانع تحقق هوشمندسازی در ایران، پراکندگی سامانههای دیجیتال است. برای هر خدمت، شهروندان باید به پلتفرم جداگانهای مراجعه کنند که منجر به ثبتنامهای متعدد و سردرگمیهای اساسی میشود. آمار منتشرشده توسط مرکز افکارسنجی ملت نشان میدهد که ۴۲٫۱ درصد از مردم همچنان به انجام امور حضوری ترجیح میدهند. این در حالی است که تنها ۳۰٫۱ درصد از خدمات کاملاً آنلاین بهره میبرند و نزدیک به ۱۷٫۱ درصد به دفاتر خدمات الکترونیکی مراجعه میکنند.
علاوه بر این مشکلات فنی مانند کندی سامانهها، قطعی مکرر سیستمها، و نیاز به ارائهی کپی مدارک کاغذی، تجربه کاربری را برای بسیاری از شهروندان دشوار کرده است. بنا به گزارش DataReportal در سال ۲۰۲۵، همچنان ۲۰٫۴ درصد از جمعیت ایران به اینترنت دسترسی ندارند که این مشکل، بزرگترین شکاف در تحقق اهداف هوشمندسازی محسوب میشود.
بحران فیلترینگ و اثرات آن
یکی از عوامل کلیدی در کارآمدی هوشمندسازی، دسترسی آزاد و بدون محدودیت به اینترنت است. با این حال، بر اساس یافتهها، حدود ۸۰ درصد از کاربران برای دسترسی به خدمات آنلاین مجبور به استفاده از ابزارهای عبور از فیلترینگ هستند. سرعت پایین اینترنت نیز یکی دیگر از مشکلات اصلی شهروندان ذکر شده است که توسعه سامانههای دیجیتال را تحت تاثیر قرار داده است.
“مردم انتظار دارند در کنار دیجیتالسازی خدمات، دولت در رفع موانع زیرساختی و محدودیتهای اینترنتی کمک کند.”
– یک کارشناس فناوری اطلاعات
نبود یکپارچگی و شفافیت
عدم یکپارچگی میان سامانههای مختلف، یکی دیگر از موانع اساسی هوشمندسازی در ایران است. برای مثال، سامانههایی نظیر «درگاه ملی مجوزها» و «سامانه کاداستر معادن» با اینکه اهدافی شفاف همچون تمرکززدایی و کاهش بوروکراسی دارند، اما اجرای ناکارآمد آنها نتیجهای جز افزایش سردرگمی کاربران نداشته است. فقدان یکپارچگی فنی باعث شده بسیاری از شهروندان از اپلیکیشنهای متعدد استفاده کنند یا حتی برای بهرهبرداری از خدمات دیجیتال به کافینتها مراجعه کنند؛ فرآیندی که هزینههای زمانی و مادی را افزایش داده و اعتماد عمومی را به شدت کاهش داده است.
راهکارهای پیشنهادی
برای تبدیل هوشمندسازی از یک سیاست تبلیغاتی به واقعیتی ملموس در زندگی مردم، دولت باید از رویکردهای زیر استفاده کند:
- یکپارچهسازی سامانهها و جلوگیری از پراکندگی خدمات
- افزایش سرعت و کیفیت اینترنت برای فراهمسازی دسترسی پایدار
- بهبود زیرساختهای دیجیتال و کاهش شکاف دیجیتال بهویژه در مناطق روستایی
- آموزش شهروندان برای استفاده از خدمات دیجیتال و ارتقاء اعتماد عمومی
- رفع محدودیتهای اینترنتی و کاهش وابستگی به ابزارهای عبور از فیلترینگ
با اجرای این موارد، ایران میتواند وضعیت هوشمندسازی خود را به استانداردهای جهانی نزدیک کرده و از مزایای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن بهرهمند شود.
نظر کاربران؛ اهرمی برای بهبود
یکی از ابزارهای مفید برای بهبود خدمات هوشمند، شنیدن صدای شهروندان است. دولتها و سازمانها میتوانند از تحلیل بازخوردها و پیشنهادات کاربران برای شناسایی نقاط ضعف بهره گیرند. ابزارهایی مانند نظرسنجیهای آنلاین یا شبکههای اجتماعی بستری مهم برای جمعآوری دیدگاهها و پیشنهادهای مختلف محسوب میشوند.
نتیجهگیری نهایی
هوشمندسازی خدمات در ایران، اگرچه با پتانسیل عظیمی برای کاهش بوروکراسی، شفافیت و سهولت خدمات آغاز شده، اما همچنان با موانع جدی از جمله ضعف زیرساختها، تعدد سامانهها و محدودیتهای اینترنت مواجه است. توجه به نیازهای شهروندان، آموزش عمومی و رفع موانع فعلی میتواند این پروژهها را به بهرهوری بیشتر و تاثیرگذاری بلندمدت تبدیل کند. حال وقت شماست، آیا تجربهای از خدمات هوشمند در ایران داشتهاید؟ مشکلات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید. نظرات شما موجب پیشرفت و اصلاح این مسیر خواهد شد!












دیدگاه ها