جهان تکنولوژی در حال تجربه تغییرات گستردهای است و یکی از مهمترین پیامدهای این تحولات، فشارهایی است که دولتها، شرکتها و زنجیرههای تأمین جهانی با آن دستوپنجه نرم میکنند. در این میان، دونالد ترامپ، رییسجمهور سابق ایالات متحده، نقش کلیدی خود را در شکلدهی این تغییرات ایفا کرده است. او بارها بر لزوم بازگرداندن تولیدات به داخل کشور تأکید کرده و اپل یکی از اهداف اصلی پیامهای او بوده است.
زمینهای بر تصمیمات ترامپ: تعرفه و فشار بر اپل
یکی از جنجالیترین تصمیمات دوران ریاستجمهوری ترامپ اعمال تعرفههای سنگین بر واردات کالاها از چین بود. هدف از این اقدام، کاهش وابستگی زنجیرههای تأمین شرکتهای آمریکایی به چین و تحریک رشد تولید داخلی بود. با این حال، این تصمیمها باعث ایجاد چالشهای فراوانی برای بسیاری از شرکتهای فناوری از جمله اپل شد. ترامپ در نشستهای خبری متعددی به این نکته اشاره کرد که تولید کالاها در چین برای شرکتهای آمریکایی دیگر سودمند نیست.
“اگر به اپل نگاه کنید، این شرکت قرار است ۵۰۰ میلیارد دلار برای ساخت کارخانه سرمایهگذاری کند. اگر این کارها را نمیکردم، آنها همچنان در چین تولید میکردند و این وضعیت نمیتوانست ادامه یابد.”
– دونالد ترامپ
در هفتههایی که تعرفههای جدید اعلام شد، بازار بورس به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و ارزش سهام اپل با افت ۲۰ درصدی روبهرو شد. این نشان میدهد که تصمیمات ناگهانی دولتها میتواند پیامدهای اقتصادی قابل توجهی داشته باشد.
آیا تغییر تولید به ایالات متحده ممکن است؟
تیم کوک، مدیرعامل اپل، همواره تلاش کرده است از تأثیرات مخرب تصمیمات سیاسی بر این شرکت جلوگیری کند. با این حال، انتقال تولید محصولات اپل از چین به ایالات متحده، چالشی جدی به شمار میرود. دلایلی که این کار را دشوار میکند شامل هزینههای بالاتر نیروی کار، کمبود کارگرانی با مهارتهای تخصصی و الزامات پیچیده مهندسی است. این عوامل باعث شده است که اپل از کشورهایی مانند هند، تایوان و ویتنام به عنوان جایگزینهای احتمالی یاد کند.
با این وجود، حتی در صورتی که تولیدات به ایالات متحده منتقل شوند، سوالاتی در مورد ظرفیت زیرساختی این کشور برای میزبانی تولیدات گستردهای مانند آنچه اپل نیاز دارد، مطرح است. به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان معتقدند که پیشبینی ترامپ مبنی بر سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری اپل برای ساخت کارخانهها در آمریکا، منطقی به نظر نمیرسد.
پیامدهای گستردهتر: تأثیر بر زنجیره تأمین جهانی
تعرفههای بالای تعیینشده برای چین و فشار بر شرکتهایی مانند اپل تنها بخشی از تأثیرات این سیاستها است. بسیاری از زنجیرههای تأمین بینالمللی سالها زمان بردهاند تا به سطح کنونی خود برسند و انتقال این زنجیرهها به کشورهای دیگر، هزینههای عظیمی به همراه دارد. علاوه بر این، وابستگی جهانی به زنجیره تأمین چین بهگونهای است که ایجاد یک سیستم جایگزین به صرف زمان و انرژی نیاز دارد.
در سالهای اخیر، کشورهایی مانند ویتنام و هند، به دلیل هزینههای پایینتر تولید و توجه به مسائل زیرساختی، به عنوان مقاصد جایگزین برای شرکتهای فناوری شناخته شدهاند. با این حال، ایجاد یک زنجیره تأمین گسترده مشابه آنچه در چین وجود دارد، همچنان دشوار است.
قدمی به سوی آینده: چه چیزی انتظار میرود؟
اگرچه تعرفهها برای مدت کوتاهی به حالت تعلیق درآمدهاند، احتمال برگشت این تعرفهها همچنان وجود دارد. علاوه بر این، تصمیمات آینده دولت آمریکا، نقش تعیینکنندهای در چگونگی استراتژیهای تولید جهانی بازی خواهد کرد. اپل ممکن است مجبور شود برنامههای خود را برای کاهش هزینهها و ایجاد تعادل در زنجیره تأمین محصولات به سرعت بازنگری کند.
با گسترش روند ناسیونالیسم اقتصادی و تعدیل زنجیرههای جهانی، سوال باقیمانده این است که آیا مدل سنتی تجارت جهانی میتواند با رویکردهای جدید تداوم یابد یا خیر. برای شرکتهایی مانند اپل و حتی رقبای آن، این یک نقطه عطف است که میتواند آینده فناوری را در سطح جهانی بازتعریف کند.
نتیجهگیری
با توجه به تغییرات اقتصادی و سیاسی کنونی، آینده تولید و تجارت بینالمللی در هالهای از ابهام است. برای شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، ایجاد تعادلی میان خواستههای سیاستگذاران و الزامات بازار جهانی ضروری است. دولتها باید با در نظر گرفتن هزینهها و پیامدهای بلندمدت، تصمیماتی منطقی اتخاذ کنند.
آیا شما فکر میکنید سیاستهای اقتصادی شبیه به آنچه ترامپ اعمال کرده قابل تکرار هستند؟ یا معتقد هستید که شرکتهای بزرگی مانند اپل میتوانند بر این چالشها غلبه کنند و زنجیره تأمین خود را در سطح جهانی بهینه نمایند؟ ما مشتاق شنیدن نظرات شما هستیم. لطفاً دیدگاه خود را در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید!
دیدگاه ها